.
صفحه اصلي آرشيو جستجو پيوند ها تماس با ما
 
آخرین عناوین
سخنان صریح مطهری در نقد عملکرد دولت
مطهری: احتمال استیضاح رییس جمهور بالاست

فردا: علی مطهری در گفت‌وگویی تفصیلی با «خانه ملت»، با همان صراحت لهجه همیشگی اش به انتقاد از دولت پرداخت و  ضعف کابینه دولت احمدی‌نژاد را عامل اصلی وضعیت کنونی اقتصادی، فرهنگی و سیاسی کشور خواند و تأکید کرد: طرح سئوال از رئیس‌جمهور چهره دولت را آشکار می‌کند و هرچه مسائل آشکار و روشن‌تر شود به نفع مردم است. گزیده ای از این گفتگو از نظرتان می گذرد.


انتقاد از وضع اقتصادی را سیاه نمایی نمی‌دانم

شخصا برخی ملاحظات مانند این که انتقاد از وضع اقتصادی را به عنوان سیاه نمایی معرفی کنیم یا نسبت به افرادی که در بحران سال ۸۸ نقش داشتند حساسیت بیش از حد نشان دهیم که از اینها ذکری در مطبوعات نباشد یا ایراد گرفتن از چاپ عکس خاتمی در روزنامه‌ها را قبول ندارم و این اقدامات سیاست‌های خوبی نیستند. بر این اساس دست هیأت نظارت در مواردی بسته است.




منتظر اصلاح فیلمنامه لاله هستیم

این کمیسیون در حوزه فرهنگ نمی‌تواند وارد حیطه اجرا شود و برای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان سینمایی تعیین تکلیف کند. در این مورد مجلس حداکثر می‌تواند پس از ساخت فیلم اگر محتوای آن نامناسب بود اقدام نظارتی انجام دهد و مثلا از ابزار سؤال یا استیضاح و برکناری وزیر استفاده کند. فعلا با توجه به قولی که وزارت ارشاد برای اصلاح فیلمنامه داده، باید منتظر ماند.

کارگردان این فیلم به همراه رئیس سازمان سینمایی وزارت ارشاد به کمیسیون فرهنگی آمدند و توضیحاتی دادند. من از طرف کمیسیون فیلمنامه پروژه لاله را مطالعه کردم و گزارش دادم. روح این فیلمنامه القاء تفکر فمینیستی و تقابل میان زن و مرد و وجود جامعه مردانه در ایران است که لاله با آن مبارزه می‌کند و سرانجام با برنده شدن در مسابقات رانندگی پیروز می‌شود، گرچه مجریان این پروژه مدعی هستند که می‌خواهیم نشان دهیم که بانوان تا این حد در ایران آزاد هستند و فضای اجتماعی برای بانوان باز است و از طرفی با سیر در نقاط مختلف کشور نشان می دهیم که ایران کشوری عقب افتاده نیست، خصوصا که این فیلم بیشتر برای مخاطب خارجی و خنثی کردن تبلیغات ضد ایران در جهان ساخته می‌شود. همچنین می‌گویند این فیلم برای قشر خاصی از جامعه ساخته می‌شود.

  پروژه لاله مصداق فیلم فاخر نیست، نیک نژاد برای ساخت فیلم لاله باید از گذشته خود تبری بجوید

بحث دیگر درباره فیلم لاله موضوع کارگردان آن بود.کمیسیون فرهنگی مجلس از طرفی فیلم‌ لاله را مصداق فیلم فاخر نمی‌دانست تا چنین هزینه‌ای به آن اختصاص داده شود، و از سوی دیگر ابهاماتی درباره کارگردان فیلم داشت. سوال این است که آیا فردی که فیلم‌های نامناسب در هالیوود ساخته است بدون اینکه از گذشته خود تبری جسته باشد می‌تواند برای ساخت فیلم لاله مورد استفاده قرار گیرد و آیا این اقدام و ورود این گونه افراد به این عرصه به صلاح فرهنگ و سینمای کشور هست یا خیر؟

یک نمونه از فیلم‌های اسدالله نیک‌نژاد کارگردان پروژه لاله که به عنوان نمونه به دست ما رسید، از نظر اخلاقی قابل دیدن نبود.



 



آیا وزیر ارشاد موافق ساخت پروژه لاله است؟ 

  در جلسه کمیسیون فرهنگی مجلس با وزیر ارشاد، برداشت اعضا این بود که وی با اجرای این پروژه مخالف است و حتی به نوعی از مخالفت‌های اعضای کمیسیون با ساخت این فیلم استقبال می‌کرد اما بعد از چندی دیدیم اعلام موافقت کردند. با توجه به قولی که گفته می شود در نیویورک مقامات عالی‌رتبه دولت به اسدالله نیک نژاد برای ساخت این فیلم داده‌اند، این احتمال تقویت می‌شود که موافقت وزیر ارشاد با ساخت فیلم لاله تحت فشار مقامات ارشد دولت انجام گرفته است.


 

  برخی انتقادهای شما درباره تفکر لیبرالیستی دولت در حوزه فرهنگ باعث شد تا در پاسخ به شما بگویند آقای مطهری نگاه همه جانبه‌ای به مسئله فرهنگ ندارد، نظر شما درباره این اظهارنظرها چیست؟ 

  ما اصول و مبانی و معیارهایی داریم، اگر روش فرهنگی ما منطبق بر این اصول باشد ما اسلامی و اصولگرا هستیم، اما اگر منطبق نباشد دچار مشکل هستیم. مثلا نگاهی که ایشان به عنوان رئیس‌جمهور به مسئله امر به معروف و نهی از منکر و وظیفه دولت اسلامی در این خصوص دارد تأثیر منفی زیادی در جامعه گذاشته است، ضمن این که مخالف اجماع فقهاست.

 

سهل انگاری‌های دولت در زمینه فرهنگ آثار منفی در جامعه به جای می‌گذارد

اینکه رئیس جمهور در تلویزیون اعلام می‌کند که اساساً دولت وظیفه‌ای در قبال نظارت بر اموری  مانند عفاف و حجاب ندارد و صرفا باید کار فرهنگی کرد، این چراغ سبزی به افراد سهل انگار در این موضوع است که اثر منفی خود را بر جامعه ما گذاشته است.

اگر فردی به عنوان یک تحلیل‌گر و نظریه‌پرداز چنین سخنی بگوید چندان مهم نیست ولی وقتی رئیس جمهور کشور این حرف را می‌زند، آثار خاص خود را در جامعه بر جای می‌گذارد.

  سخنان مطرح شده درباره مکتب ایرانی مطابق با مبانی اسلام نیست

  همین‌طور در باب مسئله مکتب ایران حرف‌هایی مطرح می‌کنند که با مبانی اسلامی جور در نمی‌آید‌. مثلا می‌گویند ما برای تبلیغ انقلاب و اسلام به دلیل آنکه طالبان و القاعده هم از اسلام می‌گویند از اسلام سخن نگوییم و از ایران بگوییم و وقتی در تنگنا قرار می‌گیرند می‌گویند منظور ما این است که از برداشت ایرانی از اسلام و از اسلام ایرانی سخن بگوییم. این یک نوع قومیت‌گرایی و تفرقه‌افکنی در جهان اسلام است.

بزرگ کردن کوروش و داریوش و معرفی آنها به عنوان الگوی مدیریت برای جامعه ما یک اشتباه و نوعی ارتجاع است. ممکن است کوروش نقاط مثبتی هم داشته باشد اما هرگز الگوی ما نیست.

  احمدی نژاد و مشایی هنوز تمام افکار خود درباره مکتب ایرانی را بروز نداده‌اند

رئیس‌جمهور ۲ یا ۳ سال پیش در مصاحبه تلویزیونی قبل از سفر به نیویورک مدل مدیریتی خود را مدل کوروش معرفی و اعلام کرد که تصمیم دارد در سازمان ملل این مطلب را بگوید و کوروش را به جهانیان بشناساند، اما مخالفت‌هایی صورت گرفت و عقب نشینی کردند. به نظر می‌رسد که احمدی نژاد و مشایی هنوز تمام افکار خود در این زمینه را بروز نداده‌اند. 

  همچنین چند سال پیش در صدد برگزاری جشن نوروز در تخت جمشید بودند که جشنهای ۲۵۰۰ سال شاهنشاهی ایران را تداعی می‌کرد و با مخالفت برخی نخبگان و نیز رهبری مواجه شد و پس از آن در تهران به مراسم محدودی با ساخت ماکت تخت جمشید اکتفا کردند. البته اشکال ندارد که نوروز را جدای از خرافات آن به عنوان یک رسم خوب ایرانی در زمان اعتدال طبیعت به دنیا معرفی کنیم اما باید آن را در حد خودش ببینیم، یعنی انتخاب بهترین زمان سال برای دید و بازدید و تفریح و سیاحت، نه این که از آن به "مکتب نوروز" تعبیر کنیم که گویی می‌خواهد جایگزین اسلام شود.




دولت احمدی‌نژاد نگاه فرهنگی خاصی دارد

من پس از ورود به مجلس بارها گفتم که این دولت نگاه فرهنگی خاصی دارد. بسیاری از افرادی که اکنون مخالف احمدی نژاد شده‌اند آن موقع ضد ما صحبت می‌کردند و مانع نطق من در مجلس می‌شدند ولی اکنون انتقادات تندتری را مطرح می‌کنند. 

  نباید از این نکته غفلت کنیم که خطر این دولت غیر از قانون‌گریزی و تفرقه‌ای که در کشور ایجاد کرده، نگاه فرهنگی است که به وجود آورده و این مسئله ریشه دارتر از دو موضوع قبلی است.

  افراد کمی خطرات دولت و اطرافیان وی را متوجه شده‌اند

برخی توجه نمی‌کنند که رئیس جمهور و اطرافیان وی چه می‌گویند و کدام ریشه‌ها را می‌زنند. تعداد بسیار کمی خطر این افراد را متوجه شدند. از جمله آقای مصباح بودند که البته حرف‌های خود را خیلی دیر مطرح کردند، زمانی مطرح کردند که اینها شکل گرفته بودند.

تز اینها این است که ما به جای اسلام از توحید، عدالت، آزادی و عشق به انسانها که مشترک میان ادیان الهی است سخن بگوییم. یا می‌گویند به جای بیداری اسلامی از بیداری انسانی بگوییم و اخیرا رئیس جمهور گفت وقتی در منطقه ما از آزادی سخن می‌گویند این همان بیداری انسانی است و وقتی در آمریکا شعار آزادی می‌دهند این همان بیداری اسلامی است. این حرف‌ها از بین بردن‌ مرزها و انحراف فکری و فرهنگی است. اما مهم رفتار ما در قبال این گفته‌هاست. آیا باید در برابر این اظهارات حساس باشیم یا خیر؟ آیا باید روش شهید مطهری را داشته باشیم که مو را از ماست می‌کشید یا خیر؟ 

اقدامات دولت در سرکشی به استان‌ها و رسیدگی به نقاط دورافتاده مفید بود، اما در مجموع دولت، دولت شلوغی است. تصمیمات ناگهانی زیاد دارد. انضباط مالی را خیلی رعایت نمی‌کند. یک جاهایی خیلی تبلیغاتی می‌خواهد وارد شود که این کار انجام شد و نتیجه آن چنین بود. این در ذات دولت است، یعنی شخص آقای احمدی‌نژاد ذاتاً سریع تصمیم می‌گیرد، سریع وارد عمل می‌شود و گاهی هم به دیوار می‌خورد و برمی‌گردد.

  من خاطره‌ای از زمانی که ایشان شهردار بود دارم. یک روز آقای احمدی‌نژاد به من گفت چون در مقابل دانشگاه ناشران مذهبی حضور ندارند و از قدیم هم توده‌ای‌ها بودند، می‌خواهیم یک مجتمع فرهنگی در مقابل دانشگاه تهران به نام شهید مطهری تأسیس کنیم و شما هم بیایید تا در آنجا مرکزی برای نشر آثار شهید مطهری وجود داشته باشد. ما گفتیم طرح خوبی است و استقبال کردیم. بعد از ۲۰ روز به ما زنگ زدند گفتند می‌خواهیم کلنگ بزنیم، ما هم رفتیم. آنجا جلسه‌ای برگزار کرده و نشسته بودند، اول من صحبت کردم و گفتم کار خوبی است. بعد آقای احمدی‌نژاد صحبت کرد. بعد رفتیم همراه با عکس و فیلم کلنگ‌زنی کردیم و در رسانه‌ها منتشر شد. یک ماهی گذشت، پرس‌وجو کردیم که این طرح به کجا رسید، گفتند این زمین بین بانک تجارت و متروی تهران اختلاف است و با هم دعوا دارند. گفتیم مگر اینها قبلا کنترل نمی‌شود؟! اصلا کنترل نشده بود.

  روحیه بزن برو در شخص رئیس‌جمهور وجود دارد

من احتمال می‌دهم ایشان در دولت هم همین‌گونه عمل می‌کنند. خیلی از کارها را سریع و بدون مطالعه کافی انجام می‌دهد. یا اینکه مثلا من خودم در تلویزیون دیدم آقای احمدی‌نژاد برای نخبگان سخنرانی می‌کرد؛ گفت که قرار شده  ۳۰۰ خانه به نخبگان بدهند، یک عده گفتند ۳۰۰ تا کم است، گفت: کم است؟ گفتند: بله. گفت: بکن ۳۰۰۰ تا. بعد گفت آقای معاون علمی می‌شود یا نه؟ گفت: من نمی‌دانم بودجه‌اش به چه شکلی تامین می‌شود. گفت: آقای معاون اجرایی می‌شود یا نه؟ گفت: بله می‌شود. گفت: صلوات. همه صلوات فرستادند. یعنی تصمیم‌گیری پشت تریبون. بعضی کارها در دولت این‌گونه است. اول همه خوشحال می‌شوند اما عملا اجرا نمی‌شود. یک مقدار این روحیه بزن برو در شخص رئیس‌جمهور وجود دارد. 

  به نظر من ایشان اعتقاد زیادی به قانون ندارد، می‌گوید آنچه را که ما خودمان تشخیص می‌دهیم انجام می‌دهیم. همین قانون یارانه‌ها را اصلا وی درست اجرا نکرد. درآمد حاصل از اصلاح قیمت‌ها ۲۸ هزار میلیارد تومان بود، دولت حدود ۴۳ هزار میلیارد تومان توزیع کرد و تازه همه این مبلغ را به خانوارها اختصاص داد در حالی که ۳۰ درصد آن باید به تولید اختصاص پیدا می‌کرد. یک محاسبه بکنید، از این ۲۸ هزار میلیارد تومان، طبق قانون نصف آن باید به خانوارها اختصاص پیدا می‌کرد که به هر نفر حداکثر ۱۵ هزار تومان می‌رسید. 

  اما آقای احمدی نژاد با ۴۵ هزار و ۵۰۰ تومان شروع کرد، بر چه مبنایی؟ کسری حدود ۱۵ هزار میلیارد تومان را از کجا آورد؟ این کسری را از فروش نفت تامین کرد، ابتدا هم که از بانک مرکزی استقراض کرد اگرچه خودشان می‌گویند این تنخواه بوده. بعد پول را در جامعه سرازیر کرد، نقدینگی بالا رفت و به تولید هم کمک نکردند، قیمت تمام شده کالاها افزایش پیدا کرد. از طرفی تقاضا زیاد شد و عرضه هم به اندازه کافی نبود، خب تورم ایجاد شد و این مسائل پیش آمد.  

  بعد هم که فروش نفت‌مان کم شد و به مشکل برخوردیم، حالا می‌خواهند این پول را تامین کنند، احتمالاتی هست که می‌گویند داستانی که برای ارز پیاده کردند و قضیه‌ای که پیش آمد، البته من به طور قطع نمی‌خواهم بگویم ولی قرائنی وجود دارد که نشان می‌دهد این، مسئله حساب‌شده‌ای بوده تا از این مابه‌التفاوت برای پرداخت و حتی افزایش یارانه‌ها کمک بگیرند.

  دولت در اجرای قانون هدفمندی چکشی وارد شد/مشکلات اقتصادی ناشی از بد اجرا شدن قانون هدفمندسازی یارانه‌هاست

   آقای جعفر قادری نماینده شیراز در مجلس هم در مناظره خود که در شیراز با آقای داوری برگزار شده بود این موضوع را مطرح کرده بودند.

  بله. در واقع دولت به مستاجری تبدیل شده که آخر ماه باید پول هنگفتی به موجه پرداخت کند و خودش را می‌زند به این در و آن در تا این پول را جور کند. یعنی دولت قانون را آن طور که باید اجرا نکرد و الا قانون مجلس بد نبود، اول گفته بود گام به گام و ظرف ۵ سال جلو می‌رویم، بعد هم سهم تولید را دیده بود. در مجموع خوب بود اما دولت  خیلی چکشی وارد شد. به نظر من بخش مهمی از مشکلات اقتصادی ما به خاطر بد اجرا شدن قانون هدفمندسازی یارانه‌هاست.

  احمدی­نژاد در اجرای قانون هدفمندی به آنچه تشخیص خودش بود عمل کرد

  ایشان در اجرای این قانون  آنچه را که تشخیص خودش بود عمل کرد، یعنی در مجلس هم که قانون هدفمندی یارانه‌ها در حال تصویب بود، آقای احمدی نژاد هنگام دفاع از نظریه خود گفت به نظر من به جای اینکه ما ظرف ۵ سال، ۵ بار شوک به جامعه وارد کنیم، ظرف ۲ یا ۳ سال، ۲ بار شوک وارد کرده و قیمت را ناگهان بالا ببریم و کار را تمام کنیم. در نهایت نظر مجلس تصویب شد، نمایندگان حرف آقای احمدی‌نژاد را شنیدند اما رای ندادند. ولی در عمل وی کار خودش را کرد. آنچه را که در مجلس می‌گفت انجام داد، حالا قانون هر چه بود. مجلس هم البته کوتاه آمد. هر بار که دولت گفت دست ما را در اجرای این قانون باز بگذارید، یک عده در مجلس که اینها استاد جوشکاری و تعامل هستند، فوری می‌گویند تعامل کنیم و قانون را نادیده می‌گیرند، در حالی که قانون به هرحال باید اجرا شود و اگر اشکال دارد باید دولت لایحه بیاورد و اصلاح شود.

 


باید روی مسائل مطرح شده از سوی دولت حساس باشیم

به عنوان مثال در سال‌های منتهی به پیروزی انقلاب، جزوه‌های گروه فرقان در برخی مساجد و دانشگاه‌ها رواج داشت و بسیاری آن را به عنوان جزوه و حرف چند جوان می‌دانستند که ارزشی ندارد اما شهید مطهری که معیارش میزان تأثیرگذاری یک فکر بود نگران گسترش این تفکر به عنوان تفکر انقلاب اسلامی در بین دانشجویان و جوانان بودند‌. عده‌ای هم این پدیده را می‌دیدند اما بی‌تفاوت از کنار آن می‌گذشتند.  به نظر من باید روی این مسائل حساس باشیم.

 

 برخی از اهالی فرهنگ معتقدند ما در کشور دچار هرج و مرج فرهنگی هستیم و سهم قابل توجهی از مشکلات فرهنگی کشور را متوجه مجلس می‌دانند و بر این باورند نظارت ضعیف کمیسیون فرهنگی باعث این موضوع شده است، نظر شما در این باره چیست؟ آیا نظارت مجلس بر حوزه فرهنگ پویا و سازنده بوده است؟

  در حوزه فرهنگ کشور انتقادهایی به مجلس و کمیسیون فرهنگی هم وارد است. مثلا اگر کمیسیون نسبت به فیلم‌های سینمایی حساس‌تر بود وضعیت به اینجا نمی‌رسید.

من در مجلس هشتم بارها گفتم فیلم‌هایی که می‌خواهد اکران شود باید قبل از اکران حتماً آنها را ببینیم، اما این مطلب جدی گرفته نشد.

چند روز پیش فیلم «برف روی کاج‌ها» را دیدیم. فیلم خوبی نبود. پیام آن این است که اگر مردی با زن دیگری ارتباط مشروع یا نامشروع برقرار کرد همسر وی هم حق برقراری ارتباط با مرد دیگری را دارد. حال سؤال این است که چرا از ابتدا مجوز ساخت چنین فیلمی صادر می‌شود؟

اکنون چند فیلم از وزارت ارشاد مجوز اکران گرفته اما سازمان تبلیغات اسلامی اجازه اکران آنها را در سینماهای خود نمی‌دهد. به نظر می‌رسد که اگر آن فیلمها هم مانند فیلم برف روی کاج‌ها باشد اقدام آنها اقدام درستی است.

ایراد کار در ساخت فیلم این است  که خلاصه و طرح کلی فیلم در اختیار مرجع صدور مجوز قرار می‌گیرد‌ و تصمیم‌گیری می‌شود. به عنوان مثال درباره فیلم برف روی کاج‌ها گفته‌اند که می‌خواهیم خیانت را در این فیلم نمایش دهیم. اما پس از گرفتن مجوز، فیلم متفاوتی ساخته می‌شود. در حالی که در همان ابتدا باید متن کامل فیلمنامه به دقت توسط چند کارشناس مطالعه شود.

      طیف‌بندی های مختلفی در فضای سیاسی کشور وجود دارد و برخی فضای سیاسی جامعه را به اصولگرا و اصلاح طلب تقسیم بندی می کنند این تقسیم بندی را چقدر قبول دارید؟

البته در این مدت کشور به طور کامل در دست اصول‌گراها نبوده. من بارها گفته‌ام که آقای احمدی‌نژاد نه اصول‌گراست و نه اصلاح‌طلب، بلکه ایشان و آقای مشایی یک جریان سوم هستند. البته نمی‌توانیم از اصول‌گراها در خصوص وضعیت فعلی کشور سلب مسئولیت کنیم چون به وظایف خودشان عمل نکردند.

  به طور کلی من یک ایراد اساسی به اصولگراها دارم که این، مانع بسیاری از اصلاحات و باعث ایجاد بسیاری از تخلفات در کشور شده و آن نوع نگاهی است که این‌ها به ولایت‌فقیه دارند، یعنی بخشی از اصولگراها فکر می‌کنند هر اقدامی که می‌خواهند انجام دهند، اول باید بروند اجازه بگیرند، یعنی بپرسند که آقا این کار را انجام دهیم یا خیر؟ گاهی هم می‌گویند جلوتر از رهبری حرکت نکنید، اگر لازم بود خود آقا می‌گفتند. بعد راجع به خیلی چیزها سکوت می‌کنند، حرف نمی‌زنند و همین سکوت‌ها باعث شده ما در خیلی حوزه‌ها اعم از فرهنگ، اقتصاد و سیاست خارجی دچار مشکل شویم. این گروه از اصولگراها همه چیز را موکول می‌کنند به رهبری که ما چون خیلی ولایت مدار هستیم اینجا شرایط کشور اقتضا می‌کند که چیزی نگوییم، سکوت کنیم، صبر کنیم. حالا هم که می‌گویند آخر دولت است رهایش کنید. بعد می‌رسیم به اول دولت جدید، می‌گویند فعلا دولت در حال استقرار است رهایش کنید. یعنی وظایف خود را به بهانه‌های مختلف از جمله ولایت فقیه انجام نمی‌دهند. این یک مشکلی است.

  رئیس‌جمهوری که بگوید قانون را اجرا نمی‌کنم باید رأی به عدم کفایت سیاسی او داد

آقای احمدی نژاد در مصاحبه تلویزیونی شهریورماه خود به صراحت گفت که من قانونی را که منطبق بر قانون اساسی تشخیص بدهم امضا و اجرا می‌کنم ولی قانونی را که خود شخصا منطبق بر قانون اساسی تشخیص ندهم نه امضا می‌کنم و نه اجرا. این یعنی چه؟ یعنی استبداد و  دیکتاتوری و به توپ بستن مجلس. خب اگر مجلس یک مجلس واقعی باشد واقعا یک چنین فردی، می‌خواهد آقای احمدی‌نژاد باشد یا هر فرد دیگری، با شخص کاری نداریم، حتی یک روز هم نباید در مسند ریاست جمهوری باقی بماند. بلافاصله باید او را استیضاح کنند و رای به عدم کفایت سیاسی وی بدهند. اگر واقعیت را می‌خواهیم و قصد داریم طبق اصول جلو برویم باید اینگونه باشد. ولی وقتی همه می‌گویند حالا یک چیزی گفت رهایش کن، فعلا صلاح نیست، در تحریم به سر می‌بریم یا موضوعات دیگر، این گونه کشور درست نمی‌شود. 

  نباید رهبری را سپر مجلس کنیم بلکه باید مجلس را سپر رهبری قرار دهیم

  البته من قبول دارم که نظام ما نظامی خاص بوده و بالاترین مقامش ولایت فقیه است. ما مثل مجلس فرانسه و انگلیس نیستیم که بگوییم بالاخره مجلس و نخست‌وزیری هست و تمام شد، ولی این به این معنا نیست که همه وظایف را به بهانه ولایت‌مداری تعطیل کنیم. من معتقدم مجلس باید کار خود را انجام دهد. نماینده باید به وظیفه خود عمل کند، اگر رهبری در جایی مخالف باشد رسما و علنی و از طریق رسانه‌ها اعلام می‌کنند یا پیغام می‌دهند که این کار را نکنید. دیگر، اینکه ما بترسیم و هر بار برویم سوال کنیم که آقا این کار را بکنیم یا نکنیم اصلا معنی ندارد. مثلا می‌گوییم سوال کنیم، می‌گویند اگر آقا بگوید من سوال می‌کنم. خب اگر آقا بگوید که سوال آقا می‌شود نه سوال مجلس. ما باید این دو حوزه را از هم جدا کنیم. هر بار پای رهبری را به میان نیاوریم. درست نیست که ما مسئولیت همه کارها را به گردن رهبری بیندازیم و رهبری را سپر خود قرار دهیم بلکه باید مجلس را سپر رهبری قرار دهیم.


در ریاست‌جمهوری سال ۸۸ دنبال ولایتی بودم که بیاید و احمدی نژاد کنار برود

  این یک مشکل اساسی اصولگراهاست که باعث مشکلات امروز کشور شده است. مثال دیگری عرض می‌کنم. بعد از دوره اول آقای احمدی‌نژاد اکثر سران اصولگرا می‌گفتند ادامه مدیریت وی به صلاح کشور نیست. من با همه ملاقات داشتم، همه این حرف را می‌گفتند. من در آن زمان دنبال این بودم که آقای ولایتی بیاید و توافق شود که آقای احمدی‌نژاد کنار برود. همه گفتند درست است، طرح خوبی است، واقعا نمی‌شود مدیریت آقای احمدی نژاد ادامه پیدا کند. ولی بعد اعلام می‌کردند که ما احساس می‌کنیم میل آقا به احمدی نژاد است. (البته الان نظر من به آقای ولایتی نیست چون در یک شرایط ویژه قرار داریم و به علاوه مواضع ایشان در باره بحران سال ۸۸ منصفانه نبود.)

چنین برخوردی گویای آن است که اصلا شماها تصمیم‌گیر نیستید و نقشی ندارید، در حالی که آقا هم چیزی در این زمینه نگفته بودند و اساسا رهبری در انتخابات ریاست جمهوری نظر خود را از طریق شورای نگهبان و تأیید صلاحیت کاندیدا?

ایمیل مستقیم :‌ info@shomalnews.com
شماره پیامک : 5000592323
 
working();
نظرات خوانندگان :

نتاع 2 آبان 1391
ازهمون اول هم با کوروش کبیرمان (داش محمود)مشکل داشتی.کارمفیدشما درمجلس چی بود چیکار واسه ملت کردی جز چوب لای چرخ گذاشتن شما با چندتا از دوستان هماهنگتان....شما که دم از رهبری میزنی زمان فتنه خف کرده بودی کجا بودی حالا داری از ولایت دم میزنی .ملت خوب شناختن امثال شما ها رو...بدو برو دنبال استیضاح کوروش کبیرمان بدو وقتی نمانده8ماه بدو

ارسال نظر :
پاسخ به :





نام : پست الکترونیک :
حاصل عبارت روبرو را وارد نمایید :
 
working();

« صفحه اصلي | درباره ما | آرشيو | جستجو | پيوند ها | تماس با ما »
هرگونه نقل و نشر مطالب با ذكر نام شمال نيوز آزاد مي باشد

سامانه آموزش آنلاین ویندی
Page created in 0.258 seconds.